Learning Sciences / علوم يادگيري




كنار پنجره نشسته ام و گرماي مطبوع بخاري سرمستم كرده است. باران نم نم بر شيشه هاي پنجره مي نشيند و با صداي چك چكش توجهم را به خودش جلب مي كند. لطافت باران ، سرخي برگ هاي درختان جنگلي را چشم نوازتر كرده است. لحظه اي پنجره را همچون قاب عكسي مي بينم كه آسمان، جنگل و تپه هاي سبز تيره را در خود جاي داده است. در گوشة پايين سمت راست اين تابلوي زيبا، رودخانه اي با صداي خروشانش جلوه گري مي كند. به ياد امواج خروشان نگاهش مي افتم كه در پيچ و تاب زندگي كاشانة دلم را محاصره كرده بود و آرام آرام مرا در خودش فرو مي كشيد. صداي زنگ تلفن رشتة افكارم را پاره مي كند و من بار ديگر باران را ميبينم كه شيشة پنجره را نوازش مي كند. گوشي را برمي دارم صداي باران گوشم را خيس مي كند.



هدف اصلي از خواندن متن، درك مطلب يا استخراج معنا از آن است. خوانندگان با تجربه اين موضوع را به خوبي مي دانند اما ممكن است از راهبردها درك مطلب به درستي آگاه نباشند. فرآيند ادراك هم تعاملي و هم راهبردي است.خواننده با تجربه و موفق كسي است كه در برابر متن و خواندن رفتاري منفعل نداشته باشد بلكه سعي كند متن را تجزيه و تحليل كرده، آن را دروني و در نهايت مال خودش كند. يعني پيوندي دروني با متن خواندني برقرار كند. خواننده متن براي ادراك خواندن بايد متن را با مهارت بخواند و راهبردهاي خواندن را نيز با مهارت بكار گيرد.


فرآيند درك مطلب قبل از اين كه كودكان قادر به خواندن باشند، شروع مي شود. زماني كه كسي براي آنها كتاب تصويري مي خواند. آنها به كلمات گوش مي دهند و به تصاوير كتاب با دقت نگاه مي كنند. سپس كلمات كتاب را با كلماتي كه مي شنوند، مطابقت مي دهند و در نهايت به اظهار نظر مي پردازند.


براي يادگيري راهبردهاي فهم خواندن، كودكان نياز به مدل سازي(الگوسازي خوانداري)، تمرين و دريافت بازخورد دارند. راهبرد هاي اساسي فهم خواندن عبارتند از :


1-راهبرد پيش بيني : زماني كه كودكان درباره متن خوانده شده پيش بيني هاي ارائه مي دهند در واقع به اطلاعات و تجارب قبلي خودشان تكيه مي كنند و هرچه بيشتر مي خوانند و بيشتر مي دانند ، ايده هاي تازه تر و پيش بيني هاي متفاوت تري بيان مي كنند.


2-راهبرد تعيين ايده اصلي و خلاصه كردن : مشخص كردن ايده اصلي نويسنده مستم اين مهارت است كه كودك نكته هاي مهم متن را پيدا كرده و با جملات خودش بيان كند. در اين راهبرد كودكان تلاش مي كنند تا هدف اصلي نويسنده را در متن تشخيص دهند.


3-راهبرد سوال كردن : سوال كردن و پاسخ دادن به سوالات راهبرد ديگري براي تقويت ادراك خواندن است. اين راهبرد به كودكان كمك مي كند تا بر روي معاني . مفاهيم متن تمركز كنند. بزرگسالان به ويژه معلمان مي توانند با الگو برداري از نمونه هاي معتبر طرح سوال، زمينه اي ايجاد كنند كه هم سوال هاي خوب و هم پاسخ هاي خوب براي كودكان فرهم شود.


4-راهبرد استنتاج : براي نتيجه گيري درباره چيزهايي كه در متن به روشني بيان نشده است، كودكان مي توانند از دانش قبلي خود استفاده كرده تا سرنخ هايي در متن پيدا كنند و دريافت خودشان بيان نمايند.


5-راهبرد تجسم : مطالعات نشان مي دهد كودكاني كه در هنگام خواندن كتابي، مطالب را تصوير سازي و مدر ذهن خود مجسم مي كنند ، از كودكاني كه اين كار را انجام نمي دهند، بهتر ياد مي گيرند. كودكان هم مي توانند تصاوير كتاب تصوير دار و هم بدون تصوير را در ذهن خود مجسم كرده و نقاشي كنند. اين كار به آنها كمك مي كند تا به فهم خواندن زودتر برسند. 


آموزش از راه دوردر مدارس، دانشگاه ها و موسسات آموزشي، تنها راه کمک به آموزش کساني است که به هردليلي از تحصيل در محيطهاي آموزشي جا مانده اند و يا بدنبال شروع و يا تکميل روند آموزشي خويش با استفاده از اين شيوه اي نوين مي باشند. علي رغم اينکه در شيوه آموزش حضوري بسياري از فراگيران مبادرت به يادگيري مي نمايند ليکن همچنان هستند کساني که بدليل مشغله و عدم امکان کسب دانش و تجربه نمي توانند به مدرسه عادي و يا دانشگاه يا موسسات آموزشي به شکل حضوري جهت ادامه تحصيل بروند. امروزه در کشورهاي مدرن آموزش از راه دور  بسيار متداول مي باشد. براي اين روش ممکن است از ويديو، رايانه، پست الکترونيک و تکنولوژي مرتبط با اينترنت استفاده شود. آموزش از راه دور با بهره وري از اينترنت امکان پذير مي شود. تاريخچه سيستم آموزش مجازي  در دهه اول سال 1717 ميلادي آغاز شده است. اين نوع آموزش در سال 1854 در کشورهاي مدرن از طريق جزوه خلاصه شده فعاليتش گسترش پيدا کرد. پيدايش آموزش از راه دور در ايران به سال 1366 باز مي گردد. در واقع آموزش از راه دور با اولويت پذيرش بازماندگان از تحصيل راه اندازي شده است. اهداف اين موسسات آموزشي که ارتقاء سطح علمي، فراهم کردن امکان آموزش از راه دور و آموزش بخشي از نيروهاي متخصص جامعه مي باشد. اعتبار عمراني بعضي از اين مراکز آموزشي که در شهرهاي بزرگ واقع شده اند تا سال 1384، بيش از 2.4 ميليارد تومان بوده است.


 سواد خواندن، يکي ازمهم ترين توانايي هاي اکتسابي دانش آموزان در دوره آموزش ابتدايي است. مهارت خواندن، پايه يادگيري همه موضوعات درسي و غير درسي است. مطالعه کودکان مي تواند براي تفريح يا براي رشد فردي آن ها باشد و آن ها را قادر به شرکت در اجتماعات بزرگ تر سازد. مطالعه پر بر مبناي مفهوم توانايي خواندن يعني توانايي تفکر، تعمق و بازتاب بر متون مکتوب و استفاده از اين متون به عنوان ابزاري براي دستيابي به اهداف فردي و اجتماعي (به عبارت ديگر خواندن براي انجام دادن) شکل گرفته است. امروزه نيز به جاي تأکيد بر مهارت و درک خواندن، بر توانايي دانش آموزان در استفاده از اطلاعات کسب شده از طريق خواندن تأکيد مي شود. در مطالعه پر، سواد خواندن به توانايي درک و استفاده از قالب هاي متني اشاره دارد که مورد نياز جامعه هستند و يا براي فرد ارزشمندند. اين تعريف براي تمام سنين و بيشتر زبان ها درست است و اهميت خواندن در مدرسه و زندگي روزانه را نشان مي دهد. تعريف مطالعه پر از سواد خواندن عبارت است از :« توانايي درک و استفاده از قالب هاي متني که مورد نياز جامعه هستند و يا براي فرد ارزشمندند. افرادي که متني را مطالعه مي کنند به شکل هاي مختلف آن را معنا بخشي مي کنند. آن ها مي خوانند تا ياد بگيرند، مي خوانند تا در اجتماعات مختلف مدرسه يا زندگي روزانه شرکت کنند و يا براي سرگرمي و لذت بردن مطالعه مي کنند».


اين نگاه به خواندن برگرفته از نظريه هايي است که سواد خواندن را به عنوان فرايندي سازنده و تعاملي مي دانند. معنا از تعامل بين متن و فردي که آن را مطالعه مي کند و در بافت تجربه اي خاص از خواندن، ايجاد مي شود. افراد قبل، حين و بعد از خواندن، از مجموعه اي از مهارت ها، راهبردهاي شناختي و فراشناختي و دانش براي معناسازي استفاده و براي کسب دانش براي ارتباط با دنيا و خودشان از متون مختلف استفاده مي کنند.(برگرفته از كتاب در دست انتشار "فهم پر" )



در طي چهار دهه گذشته، دانشمندان مشغول تحقيقاتي بوده اند که نتايج آن درک ما از شناخت انسان را افزايش داده است، مثلا در مورد چگونگي سازماندهي دانش، چگونگي درک ، نحوه نظارت بر درک افراد ، نحوه يادگيري دانش آموزان با يکديگر و چگونگي کسب تخصص توسط افراد اطلاعات زيادي به ما داده شده است. از اين تحقيقات نوظهور، دانشمندان و ديگران توانسته اند تعدادي از اصول اساسي يادگيري بشر را تركيب كنند. اين درک فزاينده از نحوه يادگيري انسان ها مي تواند تاثيري چشمگير بر ماهيت آموزش و نتايج آن داشته باشد.


اصل اول: يادگيري همراه با درک زماني عملي مي شود که دانش جديد پيرامون مفاهيم و اصول اصلي رشته و موضوع شکل گرفته باشد.


اصل دوم : يادگيرندگان از آموخته ها و تجارب قبلي خود، براي درک مطالب جديد استفاده مي کنند.


اصل سوم : يادگيري با استفاده از راهبردهاي فراشناختي تسهيل مي شود.


اصل چهارم : يادگيرندگان استراتژي ها، رويکردها، توانايي ها و سبک هاي يادگيري متفاوتي دارند که تابعي از تعامل بين وراثت و تجربيات قبلي آنهاست.


اصل پنجم : انگيزه يادگيرندگان براي يادگيري و احساس نسبت به آنچه آموخته مي شود و چه مقدار آموخته مي شود، بر فرآيند يادگيري تأثير مي گذارد.


اصل ششم : شيوه ها و فعاليت هايي که افراد در حين يادگيري درگير مي شوند، مطالب آموخته شده را شکل مي دهد.


اصل هفتم : يادگيري موثر و مفيد از طريق تعامل هاي اجتماعي تقويت و پشتيباني مي شود.



تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها

هوا،هوای پریدن است.... زیر انداز تعویض پوشک همراه گلچين مطالب اينترنتي فروشگاه رزیتا mellatsang سايت آگهي، تما مي آگهي هاي بازار بزرگ نيازمنديها وبلاگ اطلاعات گردشگری ویکی تور فروشگاه اینترنتی فایل همیار فایل روانشناسی رشد کودک و پرورش نوین